۱۳۸۸ مرداد ۲۱, چهارشنبه

نظر: مشروعیت الهی (2)

توضیح: در پست‌هایی با عنوان “نظر” سعی میکنم نظر و عقیده موجود رو در مورد یک مبحث بررسی کنم.

  • منبع: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها: درباره ولايت فقيه فرق بين دو نظريه نصب و انتخاب چيست…؟
  • نظريه نخست، مشروعيت ولى فقيه را الهى…مى‏داند….نقش خبرگان، كارشناسى و تشخيص مصداقِ ولى منصوب از ناحيه پروردگار و معرفى وى به مردم است.
  • نظريه دوم، مشروعيت ولايت فقيه را زمينى و مردمى مى‏داند؛ يعنى، مشروعيت ولى فقيه به انتخاب مردم است و آنان انتخاب خود را با واسطه انجام مى‏دهند. بنابراين كار خبرگان انتخاب با واسطه ولايت فقيه از سوى مردم است.
  • همان سایت: قانون اساسى جمهورى اسلامى، به گونه‏اى تنظيم شده است كه با هر دو نظريه انتصاب و انتخاب سازگار است. یعنى، در اصل 107 قانون اساسى وظيفه مجلس خبرگان، به گونه‏اى نوشته شده است كه هر دو مبنا را برمى‏تابد.
  • قبل از اصلاح (اصلاح قانون اساسی در سال 1368)، كاركرد خبرگان به «معرفى» تعبير شده است و پس از اصلاح، به «انتخاب و معرفى».
    اين مسأله دو تفاوت را در اصل 107 قبل و بعد از اصلاح نشان مى‏دهد:
    1. تنظيم كنندگان قانون اساسى سال 1358 فقط ناظر به مبناى نصب بوده‏اند.
    2. اصلاحيه سال 1368، با تأمين ويژگى‏هاى مبناى «نصب»، اين اصل را به گونه‏اى تغيير داد كه با مبناى «انتخاب» نيز سازگار باشد.
  • همان سایت: در نگرش اسلامى در كنار مشروعيت الهى، مقبوليت و اقبال عمومى در كار بست قدرت و اعمال آن نيز ملاحظه گرديده و اعمال ولايت بدون خواست عمومى انجام نمى‏پذيرد.
  • همان سایت: بعد از تشكيل حكومت اسلامى -اگر خداى ناكرده اكثريت مردم ديگر تمايلى به ادامه حكومت نداشته باشند؛ باز هم حفظ آن بر همه - حتى اقليت واجب است؛ زيرا حكومت اسلامى همچنان داراى مشروعيت است. …بايد تمامى امكانات…فراهم‏سازى مقبوليت مردمى را…به كار گرفت. همچنين بايد ريشه‏هاى نارضايتى مردم را شناسايى كرد و در صدد حل آن برآمد. اگر اين امر محقق نشد و حكومت اسلامى نتوانست حد نصاب مقبوليت را -كه براى ادامه حفظ و بقاى حكومت لازم است به دست آورد و ادامه حكومت منجر به كشتار، خونريزى و خلاصه مفسده عظيمى باشد -به گونه‏اى كه موجب رضايت شارع نباشد تكليف ساقط مى‏شود.
  • (ادامه در پست بعدی)

0 نظرات:

ارسال یک نظر