۱۳۸۸ آبان ۱۰, یکشنبه

درباره صحبتهای آقای وحیدنیا

یه نکته جالبی در مورد صحبتهای ایشون هست که به نظرم جای گفتن داره و اون عکس العمل دوطرف در برابر این رویداداست. یعنی این طرفیها (بسیجیان و همفکران اونها) اغلبشون در این مورد سکوت کردن و حرفی ندارن برای گفتن. دیگه این حرفها رو نه جاسوسهای اسرائیل زدن و نه اصلاح طلبهای (به زعم اونها) بی دین. یه جوون عادی اومده حرفهایی رو زده که به مزاقشون خوش نیومده اما هیچ بهانه ای برای اعتراض به حرفهاش ندارن.

از اون طرف هم اون وریها همه در مقابل این واقعیت که این آقا بنا به درخواست و اجازه خود رهبری حرف زده سکوت کردند. همه میگن آفرین به این صحبتها و ازش تعریف میکنن اما یکی نمیگه که: بابا! اگه این تونست این حرفها رو بزنه به خاطر تاکید مستقیم و اجازه خود رهبری بود. این معنیش جز اینه که ایشون به انتقادات علاقه دارند و بهش توجه میکنند؟

اون طرفیها دوست ندارند اعتراف کنند که رهبری حرف مخالف رو هم میشنوه و این طرفیها دوست ندارند اعتراف کنند که در بین بدنه جامعه انتقاداتی نسبت به رهبری وجود داره که هیچ سرمنشاء خارجی نداره و از خود مردم هست.

خلاصه سکوت معناداری هست.

۱ نظر: